۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

بازداشت پنج نو مسیحی در تهران

جلسه‌های مذهبی ما را سیاسی تعبیر می‌کنند
رهانا : پنج نفر از نومسیحیان به نام‌های افشین وفاداران، مهدی کربلایی علی، امید کلیدرنژاد، علیرضا سیدی، فاطمه ترک کجوری که همسر بهروز صادق خانجانی است جمعه‌ ٢٨ خرداد ماه در تهران و در منزل خانجانی بازداشت شده‌اند.
با گذشت ۱۱ روز از بازداشت این نومسیحیان جز این‌که در بند ۲۰۹ زندان اوین هستند، هیچ اطلاعی از آنان در دست نیست. برای پیگیری وضعیت آنان با یکی از نزدیکان این نومسیحیان گفت‌وگویی کرده‌ایم که در پی می‌آید:
رهانا: نحوه‌ی بازداشت این پنج نفر به چه صورتی بود؟
حدود ٣٠ نفر از ماموران وزارت اطلاعات به صورت مسلح و به همراه شوک الکتریکی به منزل بهروز صادق خانجانی مراجعه کردند و پس از بازداشت این پنج نفر، مقداری از وسایل منزل را نیز با خود به همراه بردند.
رهانا: مامورانی که مراجعه کردند، دلیل بازداشت را چه چیزی اعلام کردند؟
دلیل بازداشت را غیرقانونی بودن جلسه عنوان کردند. اما اتهامی که به بچه‌هایی که پیش از این بازداشت شده بودند، نسبت داده‌اند، «ارتداد، اقدام علیه امنیت ملی، توهین به مقدسات اسلام و توهین به رهبری عنوان شده است. در حالی‌که ما و بچه‌هایی که بازداشت شدند هیچ‌گونه فعالیت‌های سیاسی انجام نمی‌دهیم و جلسات ما صرفا مذهبی است.
رهانا: آیا شما بعد از بازداشت از وضعیت آن‌ها خبری در دست دارید؟
خیر، هیچ‌گونه خبری از آن‌ها در دست نیست و هیچ تماسی با خانواده‌های خود نداشته‌اند، فقط این‌که بعد از مراجعه‌های مکرر، خانواده‌ها متوجه شده‌اند که آن‌ها را در بند ۲۰۹ زندان اوین نگه‌ داشته‌اند، در مراجعه‌هایی که خانواده‌ها به اوین داشته‌اند، مسئولان گفته‌اند شما بروید، هر وقت لازم بود خودمان خبر می‌کنیم تا بیایید، اما تا کنون خبری از آن‌ها نشده است.
رهانا: وضعیت بهروز صادق خانجانی، دیگر بازداشتی مسیحی چه‌گونه است؟
ایشان در روز ۲۶ خرداد ماه برای انجام آخرین دفاعیات به دادگاه احضار شده بودند. آقای خانجانی به همراه وکیل‌شان به دادگاه رفته بودند و وکیل ایشان بعد از دادگاه اعلام کرد که حکم بازداشت برای او صادر شده و گفته‌اند وثیقه‌ی ۱۵۰ میلیون تومانی برای او لغو شده است.
رهانا: پیش از این آقای خانجانی چه مدت بازداشت بودند؟
پیش از این ایشان هنگام تعطیلات عید ۶٧ روز در بازداشت بودند. ایشان سه سال پیش هم مدتی را در زندان گذرانده بودند.
رهانا: در مورد یوسف ندرخانی، دیگر بازداشت شده‌ی مسیحی اطلاعی دارید؟
ایشان که شبان کلیسای رشت هستند، هشت ماه است که در بازداشت موقت در زندان رشت به سر می‌برند و دائما قرار بازداشت ایشان تمدید می‌شود، به تازه‌گی هم قرار بازداشت ایشان برای ۴ ماه تمدید شده است و فاطمه پسندیده، همسر او نیز از ۱۷ روز پیش بازداشت شده و در بند نسوان زندان رشت به سر می‌برد در حالی‌که دو فرزند کوچک دارند.
تهدیدهای تلفنی و احضار به دادگاه، چیزی است که برای نومسیحیان و دیگر مسیحیان امری عادی شده است، این نومسیحی که به دلائل امنیت ینمی‌خواست نامش فاش شود، گفت ما به برگزاری مراسم مذهبی می‌پردازیم اما از آن برداشت سیاسی می‌شود و با حکم ارتداد و اقدام علیه امنیت ملی روبه‌رو می‌شویم. روزگار ما هم از آن‌هایی که در زندان هستند بهتر نیست.
در طول ماه‌های گذشته فشار بر اقلیت‌های مختلف مذهبی در ایران رو به افزایش گذاشته مورد فشارهای گوناگون قرار گفته‌اند. بازداشت و تهدید آنان، تخریب منازل بهاییان مانند آن‌چه که در یک روستا در شمال ایران اتفاق افتاد از نمونه‌های این فشارها است.
شیدا جهان‌بین

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

نامه شیوا نظرآهاری خطاب به پدرش:تو یادم دادی که نشکنم پدر

پنجشنبه, ۰۳ تیر ۱۳۸۹
شیوا نظر آهاری سال پیش در روز پدر در بند 209 اوین زندانی بود و توانست با مداد و کاغذی که بازجو در اختیارش گذاشته بود نامه ای خطاب به پدرش بنویسد .وقتی چند ماه بعد به طور موقت از زندان آزاد شد ،این نامه را که از زندان با خودش بیرون آورده بود ، به پدرش داد ."تا آزادی روزنامه نگاران زندانی" به مناسبت فرارسیدن روز پدر نامه شیوا نظر آهاری به پدرش را در حالی منتشر می کند که وی همچنان در زندان است:
روز مادر که نبودم تا دستان مادرم را بوسه زنم و اینک در روز تو هم نیستم پدر.
یک روز در تمام طول سال برای تو پدر!.گریه کن! اشکهایت تمام غمهای این روزگار را با خود خواهد برد!گریه کن بیقرارم باش....بگذار گریه هایت در حجم تنهایی های من فرو بریزد و غوطه ور کند در میان تمام جرم های ناکرده ام.
گریه کن پدر!دردها را بیرون بریز حق داری.آخر چند ماه است که می دانی من نخوابیده ام در اتاق کناری.
چند ماه است که بی خبری از سرنوشت دردانه دخترت حالا نوبت توست و من نیستم دوباره...اما بگذار بگویم پدر در میان تمام این مقاومت ها هنوز دستهایم دستهای تو را کم دارد.هنوز شانه هایم شانه هایت را می خواهد پدر.هرچند که بزرگ شده باشم هرچند حالا در زندانی به نام اوین مشق مقاومت کنم.هرچند محکم شده باشم اما هنوز هم وقتی نیستی شانه هایم انگار چیزی کم دارد.
پدر هنوز وقتی از خیابان رد می شوم دستهایم دستهای تو را طلب می کند تا نکند که ناگهان ماشینی برزمینم زند.
تو نیستی پدر تا تکیه کنم برتو! تو نیستی تا دستم را بگیری و من دستم را هر روز صبح به دیوار می گریم و به اراده ام تکیه می زنم .
تو یادم دادی که نشکنم،تو ایستادگی را در حرف ها و قصه هایت برایم معنا کردی. تو گفتی پدر که ظلم رفتنی است و آنچه می ماند حدیث آدم های خوب است.
من نخواستم که اینجا باشم ، تو یادم دادی پدر و حالا من هر روز کلامت را مرور می کنم تا نکند اینهمه تنهایی و سکوت از پا درم بیاورد.
گریه کن پدر نه برای من برای سرزمینی که بهترین فرزندانش را روانه زندان می کند اما استوار بمان پدر شانه های من ستبری شانه هایت را می خواهد مبادا کمرت خم شود که آنوقت چیزی ندارم تا بر آن تکیه کنم.استوار بمان پدر.
آزادی روزنامه نگاران زندانی

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

شکنجه های وحشیانه فعال دانشجویی در بند سپاه زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" فعال دانشجویی سلمان سیما به بند 350 زندان اوین منتقل شد.او بشدت شکنجه شده بود و آثارشکنجه بر بدن وی عیان است.

فعال دانشجوئی سلمان سیما روز 22 خرداد ماه پس از احضار به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات دستگیر و به بند 2-الف سپاه زندان اوین منتقل شد. او از لحظه دستگیری اقدام به اعتصاب غذای خشک نمود و پس از تماس با خانواده اش اعتصاب غذای خود را به اعتصاب تر تبدیل کرد.
فعال دانشجویی سلمان سیما در طی مدتی که در بند 2- الف سپاه زندان اوین بود تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار داشت. آقای سیما توسط 3 تن از بازجویان سپاه پاسداران زیر مشت و لگد گرفته شده بود که در اثر این شکنجه ها لب پایین وی زخمی و دستان او آسیب جدی دیده است که باند پیچی می باشد.
فعال دانشجویی از بند 2- الف سپاه به بند 350 زندان اوین منتقل شده است.آقای سیما تا به حال 3 بار بازداشت شده است و محکوم به 6 سال حبس تعزیری است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شکنجه های وحشیانه این فعال دانشجویی که منجر به زخمی شدن لب او و آسیب دیدگی جدی دست وی شده است را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه دستگیریهای خودسرانه و شکنجه و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به دستگیریها و شکنجه در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

۴۰ شهروند ایرانی در شهر هانوفر آلمان مسیحی شدند

عصر شنبه (۱۹ ژوئن) ۴۰ شهروند ایرانی در شهر هانوفر آلمان طی آئین غسل تعمید در یکی از کلیساهای این شهر به طور دست جمعی به دین مسیحیت گرویدند. این مراسم به زبان آلمانی و فارسی اجرا شد. این اولین بار است که این همه ایرانی در آلمان دین مسیحیت را می‌پذیرند. هانس یورگن کوتسنر، کشیش مخصوص ایرانیان کلیسای شهر هانوفر آلمان، در این مورد گفت که این ایرانیان از شهرهای مختلف آلمان به هانوفر آمده بودند تا به طور جمعی در این مراسم شرکت کنند. گفته می‌شود که بیشتر این افراد مردانی تحصیل کرده در سنین ۲۵ تا ۴۵ سال هستند. در میان این افراد چندین نفر هستند که هنوز جواب تقاضای پناهندگی خود را دریافت نکرده‌اند.