پنجم مرداد ماه ۱۳۸۹
سي سال پيش پدرم با چشمي گريان و دلي افسرده خاك وطنش را ترك گفت, در اين آرزو كه با رفتنش
آرامش و صلح از رفته به ايران عزيزش باز گردد. خون هموطنانش در آشوب انقلاب بر زمين
نريزد و بيگانگان با گسترش دامنه ستيز خانگي سوداي تعرض به ايران در سر نپرورانند.
اما نه تنها آرزوي او بلكه آرزوي هيچ يك از ايرانياني كه به اميد دسترسي به آزادي ها و حقوق بيشتر
به پيشباز انقلاب رفتند بر آورده نشد. كساني بر وطن دلبندش مسلط شدند كه در اين سال ها با ايران و
فرزندانش آن كردند كه هيچ دشمن بي رحمي در تاريخ نكرده بود, اينان از خونريزي و خرابي هاي
بي شمار , از ستيز با همه حقوق و آزادي هاي مردم ايران, از ماجراجويي و جنك طلبي, از هدر دادن
سرمايه هاي انساني و مادي وطن و از تحقير نام بلند ايران در جهان يك لحظه هم دست نكشيده اند و
من يقين دارم كه نخواهند كشيد,
مي گويند, و درست مي گويند, كه تاريخ داور نهايي نيك و بد كارنامه كساني است كه در زندكي
مردمان و در سر نوشت جامعه خويش نقشي عمده داشته اند. اما, اين داوري در يك آن و يك باره رخ
نمي دهد و شمار داوران كارنامه ها محدود به محققان و نويسندگان نيست. اعضاي هر جامعه اي پيوسته
در كار اين داوري اند.
داوري ايرانيان در باره كارنامه پدرم نيز همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
ترديد ندارم كه اين داوري هميشه منصفانه خواهد بود, روان پدرم را شاد و فرزندانش را سر بلندتر از
هميشه خواهد كرد.
از همه هم ميهنان عزيزي كه در سالگرد او خود را در اندوه من و خويشانم شريك دانسته اند
صميمانه سپاسگزارم.
رضا پهلوي
سي سال پيش پدرم با چشمي گريان و دلي افسرده خاك وطنش را ترك گفت, در اين آرزو كه با رفتنش
آرامش و صلح از رفته به ايران عزيزش باز گردد. خون هموطنانش در آشوب انقلاب بر زمين
نريزد و بيگانگان با گسترش دامنه ستيز خانگي سوداي تعرض به ايران در سر نپرورانند.
اما نه تنها آرزوي او بلكه آرزوي هيچ يك از ايرانياني كه به اميد دسترسي به آزادي ها و حقوق بيشتر
به پيشباز انقلاب رفتند بر آورده نشد. كساني بر وطن دلبندش مسلط شدند كه در اين سال ها با ايران و
فرزندانش آن كردند كه هيچ دشمن بي رحمي در تاريخ نكرده بود, اينان از خونريزي و خرابي هاي
بي شمار , از ستيز با همه حقوق و آزادي هاي مردم ايران, از ماجراجويي و جنك طلبي, از هدر دادن
سرمايه هاي انساني و مادي وطن و از تحقير نام بلند ايران در جهان يك لحظه هم دست نكشيده اند و
من يقين دارم كه نخواهند كشيد,
مي گويند, و درست مي گويند, كه تاريخ داور نهايي نيك و بد كارنامه كساني است كه در زندكي
مردمان و در سر نوشت جامعه خويش نقشي عمده داشته اند. اما, اين داوري در يك آن و يك باره رخ
نمي دهد و شمار داوران كارنامه ها محدود به محققان و نويسندگان نيست. اعضاي هر جامعه اي پيوسته
در كار اين داوري اند.
داوري ايرانيان در باره كارنامه پدرم نيز همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
ترديد ندارم كه اين داوري هميشه منصفانه خواهد بود, روان پدرم را شاد و فرزندانش را سر بلندتر از
هميشه خواهد كرد.
از همه هم ميهنان عزيزي كه در سالگرد او خود را در اندوه من و خويشانم شريك دانسته اند
صميمانه سپاسگزارم.
رضا پهلوي