۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

صدور حدود نیم قرن زندان برای چهار فعال سیاسی کرد

چهار فعال سیاسی کرد اهل روستای "هنیمن" از توابع شهر سنندج که در آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی سندج مجموعا به تحمل حدود نیم قرن زندان محکوم شدند.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، این چهار فعال سیاسی کرد به نام های صباح خیاط، پشتیوان آسم، نعمت اسحاقی و لقمان منفرد در آذرماه سال گذشته در شهرهای سقز، مریوان و روستای هنیمن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند و به مدت نزدیک به 3 ماه در بازداشتگاه ستاد خبری شهر سندج تحت شدیدترین شکنجه های روحی و فیزیکی قرار گرفته بودند.
آنان که متهم به عضویت و همکاری با یک حزب کردی بودند، توسط بازجویان اداره اطلاعات این شهر برای گرفتن اعترافات تحت شکنجه و فشار زیادی قرار داده شده بودند، به طوری که آثار این شکنجه ها بر بدن آن ها هم چنان باقی مانده است.
این چهار فعال سیاسی کرد بعد از گذشت سه ماه به زندان مرکزی سنندج منتقل می شوند و در اردی بهشت ماه سال جاری از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر به ریاست قاضی بابایی به ترتیب آقای لقمان منفرد به 11 سال زندان، آقای پشتیوان آسم به 15 سال زندان، آقای نعمت اسحاقی به 12 سال زندان و آقای صباح خیاط به 11 سال زندان محکوم شده اند.
پروند این چهار فعال سیاسی به دلیل اعتراض نامبرده گان به حکم دادگاه هم اکنون در مرحله تجدید نظر خواهی در مراجع قضایی استان کردستان در حال پیگیری می باشد.
لازم به ذکر است وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی و استاندار کردستان زمستان سال گذشته از انهدام چند باند وابسته به احزاب کرد مخالف نظام خبر داده بودند. همچنین دادستان سنندج به عنوان مدعی العموم خواهان اشد مجازات برای این چهار فعال سیاسی شده بود.
این چهار زندانی هم اکنون در بند پاک دو زندان مرکزی سنندج بسر می برند.

تعقیب و تهدید پناهندگان ایرانی در خاک ترکیه

زمان انتخابات مسئله‌ساز ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد سال گذشته، هزاران ایرانی به ترکیه گریخته‌اند. به گزارش روزنامه‌ی «تاگس ‌اشپیگل»، بسیاری از این ایرانیان، شکایت دارند که وزارت اطلاعات آن‌ها را تهدید و تعقیب می‌کند.
شهر کوچک نیغده در مرکز ترکیه، معمولا برای سرویس‌های مخفی خارجی اهمیتی ندارد. با این همه، به گزارش روزنامه‌ی آلمانی «تاگس اشپیگل» در ماه‌های اخیر گه‌گاه سروکله جاسوسان جمهوری اسلامی در این منطقه آشکار می‌شود. هدف آن‌ها، تعقیب مخالفانی است که از زمان انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته به این سو، ایران را ترک کرده‌اند.
تعقیب دانشجویان و روزنامه‌نگاران
گریختگان از سرکوب در ایران، در خاک ترکیه انتظار انتقال به کشورهای دیگر و آغاز یک زندگی به‌دور از خطر را می‌کشند. تاگس اشپیگل می‌نویسد که بسیاری از آن‌ها، از شرایط زندگی خود و تهدید جاسوسان جمهوری اسلامی شکوه دارند.
"رجب کورکوت" عضو انجمن همبستگی با پناهجویان و فراریان نیغده گفته است که تنها از زمان انتخابات ریاست‌جمهوری تا امروز، ۳ تا ۴ هزار ایرانی، به ترکیه وارد شده‌اند. انجمن همبستگی، در نیغده به پناهجویان ایرانی کمک می‌کند.

به گفته کورکوت «بیشتر فراریان دانشجو یا روزنامه‌نگار هستند. ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، این گروه را در ترکیه تعقیب می‌کنند. حتی برخی از ایرانیان گزارش داده‌اند که از سوی جاسوسان ایرانی تهدید شده‌اند. یک ایرانی گفته است که پس از مصاحبه با یک خبرنگار خارجی، سه مرد او را غافلگیر کرده، چاقو زیر گردنش گرفته و او را تهدید کرده‌اند.»
۳ سال انتظار
اغلب ایرانیان، تا پذیرش درخواست پناهندگی خود از سوی کشورهای امن، باید سه سال در ترکیه بمانند. روزنامه‌ی آلمانی تاگس اشپیگل می‌نویسد که دولت ترکیه تنها این پناهجویان را تحمل می‌کند، اما کار دیگری برایشان انجام نمی‌دهد. پناهجویان اجازه کار ندارند و باید هر چند روز یکبار خودشان را به پلیس محلی معرفی کنند. خیلی از آن‌ها فقط برای این که زنده بمانند، به کارهای سیاه پناه می‌برند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:«ایرانی‌ها به ندرت در ترکیه فعالیت سیاسی دارند. هفته گذشته گروهی از آن‌ها دست به تظاهرات در برابر سفارت ایران در آنکارا زدند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی کشور خودشان شدند. به ادعای مسئولان وزارت‌خارجه ترکیه، ایران تاکنون ترکیه را برای استرداد فراریان تحت فشار قرار نداده است.»
تعهدات بین‌المللی ترکیه
به‌رغم این ادعا، تاگس اشپیگل اضافه می‌کند که مسئولان ترکیه تا به حال بارها کوشیده‌اند ایرانیان را به کشورشان باز گردانند. دیوان‌عالی حقوق بشر در استراسبورگ تا به حال چند بار از ترکیه خواسته است که پناهجویان را به ایران باز نگرداند، زیرا مستردشدگان را فشار شدید و حتی بعضا مجازات مرگ تهدید می‌کند. ترکیه به عنوان عضو شورای اروپا متعهد به اجرای احکام دیوان‌‌عالی حقوق بشر است.
"سینان ارگان" رئیس بنیاد سیاسی ترکسام در آنکارا به خبرنگار تاگس اشپیگل گفته است:«همه تلاش آنکارا و تهران این است که مناسبات نیک خود را با این موضوع به خطر نیاندازند. آن‌ها به این انتقادها خو گرفته‌اند.»
دلایل مناسبات خوب ترکیه و ایران
تاگس اشپیگل در پایان گزارش خود می‌نویسد: «مناسبات دو کشور در سال‌های گذشته همواره بهتر شده است. ترکیه یکی از نخستین کشورهائی بود که در سال گذشته پیروزی تردید‌آمیز احمدی‌نژاد را به رسمیت شناخت. در ماه ژوئن امسال، ترکیه به قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت رای منفی داد.»
بنا به تفسیر اشپیگل، رهبران ترکیه معتقدند امکان نفوذ آنان در مناقشه اتمی ایران اجتناب ناپذیر است. ایران برای جلوگیری از انزوای شدیدتر بین‌المللی به ترکیه نیاز دارد. درگیری بر سر مخالفان ایرانی مقیم ترکیه، تناسبی با این استراتژی ندارد.
رئیس انستیتوی سیاسی ترکسام آنکارا به خبرنگار تاگس اشپیگل گفته است:«گه‌گاه ایران خواستار دستگیری و استرداد یکی از مخالفان خود در ترکیه می‌شود. اما این فقط یک فرمالیته است. تهران انتظار اجابت خواسته خود را ندارد و می‌داند که ترکیه نمی‌تواند بدون زیرپا نهادن قراردادهای بین‌المللی خود مخالفان را بازگرداند. از سوی دیگر ترکیه مراقب است که مخالفان جمهوری اسلامی در خاک ترکیه دست به حرکات اعتراضی نزنند.»
گزارشی در همین مورد را در زیر می خوانید:
گریز از سرکوب، رویارویی با مشکلات غربت − پناهجویان ایرانی در ترکیه
به هنگام گذر از رودخانه، یخ زیر پای آنان می‌شکند، اسبهایی که بر آن سوار بودند تعادل خود را از دست می‌دهند، دو جوان در آب یخ می‌غلطند. با چنین مشکلاتی کشور را ترک کرده‌اند تا دستگیر نشوند. فشرده‌ی گزارشی از واشنگتن پست.
روزنامه "واشنگتن پست" گزارشی به قلم شهرزاد فرامرزی (آسوشیتد پرس) منتشر کرده که تصویری به دست می‌دهد از فرار گروهی از ایرانیان از خاک ایران و ورود آنان به ترکیه و مشکلها‌، ترسها و امیدهایی که با آن حین زندگی در تبعید روبرو هستند. اینان بیش از همه ایرانیانی‌هستند که در حرکتهای اعتراضی علیه دولت شرکت داشته و در پی سرکوب و پیگردهای شدید پس از انتخابات ایران در ماه ژوئن مجبور به ترک وطن شده‌اند.
نویسنده آماری را در مورد آنان به دست می‌دهد. این آمار با استناد به فهرستی است که آیدا سعادت، فعال حقوق زنان، تهیه کرده که خود در ماه دسامبر از راه مرز به ترکیه گریخته است. طبق این فهرست حدود ۴۲۰۰ ایرانی از ژوئن ۲۰۰۹ پس از گریز از ایران در اروپا، آمریکا و کشورهای منطقه خلیج فارس مثل امارات متحده عربی پخش شده‌اند. ۱۱۵۰ نفر، یعنی بیشتر این افراد، طبق گزارش کمیته کمک به پناهندگان سازمان ملل متحد، با استفاده از امکان فرار از راههای مرزی پردست‌انداز و ورود بدون روادید به ترکیه در این کشور پناه جسته‌اند. با ورود آنان به ترکیه آمار پناهندگان ایرانی ثبت‌شده در ترکیه به ۴۴۴۰ نفر (آمار ماه فوریه) رسیده است.
گریزی پرخطر
در گزارش "واشنگتن پست" شرح کوتاهی می‌خوانیم از فرار حسام میثاقی (۲۱ ساله) و سپهر عاطفی (۲۰ ساله)، دو فعال جوان حقوق بشر، در زمستان از راه مرز و با گذشتن از راههای صخره‌ای با کمک قاچاقچیان کـُرد. در چند سطر، احساس خطرناکی "گریز ناگزیر" به خواننده منتقل می‌شود: «زمانی که دو مرد جوان سوار بر اسب راه گریز از مرز ایران را پی گرفتند، برفی سبک می‌بارید. وقتی به اعماق کوهستان رسیدند، طوفان برفی بود که جلوی دید را می‌گرفت، دمای هوا بسیار پایین بود و آنها به زحمت زنده بودند.»
به هنگام گذر از رودخانه، یخ زیر پای آنان می‌شکند، اسبهایی که بر آن سوار بودند تعادل خود را از دست می‌دهند، دو جوان در آب یخ می‌غلطند. میثاقی از احساس آن زمان خود می‌گوید: «دست و پایم بی‌حس شده بود. حس می‌کردم دارم غرق می‌شوم، نمی‌دانستم کجا هستم. از درد می‌خندیدم.»
عاطفی به یاری او می‌آید، دستش را می‌گیرد او را به سمت کامیونی که در دوردست مشاهده کرده بر روی برفها می‌کشد. این دو سوار بر کامیون سرانجام به کمک آن وارد خاک ترکیه می‌شوند.
خطر زندگی در ایران
فرامرزی در گزارش خود به خطری اشاره می‌کند که جان پناهجویان را در ایران تهدید می‌کرده است. برای نمونه، یک ماه پس از آنکه میثاقی و عاطفی در ماه ژانویه از ایران خارج شدند، ماموران امنیتی به خانه آنها حمله کرده‌اند. این دو را متهم به "محاربه" کرده‌اند که مجازات آن مرگ است. اطلاعاتی‌ها نوید خانجانی، دوست این دو را دستگیر کردند که نخست می‌خواسته با آنها از کشور خارج شود، اما در دقایق آخر از تصمیم خود بازمی‌گردد. هم اکنون همراه با خانجانی هشت تن دیگر از اعضای "کمیته مستقل گزارشگران حقوق بشر" در زندان هستند که به گفته فرامرزی، خطر مرگ جان آنان را تهدید می‌کند.
زندگی برزخی در تبعید ترکیه
در گزارش "واشنگتن پست" زندگی تبعیدیان ترکیه به زندگی‌ای برزخی تشبیه شده: پناهجویان از امنیت بیشتری نسبت به ایران برخوردارند، اما همه با پولی اندک گریخته‌اند، اجازه کار ندارند و در آپارتمانهایی کوچک و با حداقل مبلمان می‌زیند.
بسیاری از آنان امیدوارند که به کمک سازمان کمک به پناهندگان وابسته به سازمان ملل متحد بتوانند به آمریکا یا اروپا بروند، امیدی که شاید تحقق آن چند سال طول بکشد، چون نهاد یادشده هم اکنون با مسئله هزاران پناهجوی عراقی نیز، که در سالهای اخیر آواره شده‌اند، دست به گریبان است.
فرامرزی می‌نویسد، بسیاری از ایرانیان هم اکنون در دو شهر قیصریه و نیغده (نیده Nigde) به سر می‌برند. آنان همچون دیگر پناهجویان ترکیه مجبور به زندگی در شهرهایی هستند که وزارت کشور آن تعیین کند، باید به طور مداوم خود را به پلیس معرفی کنند و بدون اجازه حق حرکت از شهری به شهری دیگر را ندارند.
هر فرد بالغی علاوه بر پرداخت اجاره خانه و دیگر مخارج باید هر شش ماه حدود ۲۰۰ دلار به دولت ترکیه برای اجازه اقامت بپردازد. برای هر کودک ۱۰۰ دلار در هر شش ماه باید پرداخت شود. وزیر کشور ترکیه هفته گذشته فرمانی را برای رفع این قاعده صادر کرده که اما هنوز اجرا نشده است.
تلاش برای از سرگیری زندگی و فعالیت
"واشنگتن پست" از مسائلی می‌نویسد که فکر پناهجویان را به خود مشغول می‌دارد: «آنان به آنچه گذشته است می‌نگرند – صدها نفر دستگیر شده‌اند، و دو نفر اعدام، از میان یازده نفری که بخاطر شرکت در جنبش اعتراضی محکوم به اعدام شده‌اند. برخی می‌کوشند در تبعید به فعالیت خود ادامه دهند و برخی در تلاش مداوای آسیب‌دیدگی روحی خود هستند.»
شهرزاد فرامرزی با چند تن از پناهجویان مصاحبه کرده است. یکی از آنان زنی است با نام مستعار مهدیس، ۳۵ ساله، که برای یکی از روحانیان دگراندیش در قم کار می‌کرده و یک سال پیش به ترکیه گریخته است. وی می‌گوید که پیش از آن در زندان ایران بارها به او تجاوز شده، و در ترکیه نیز یکی از پناهجویان به او تجاوز کرده است. او که هم اکنون در قیصریه است، روزهای مدیدی بوده که قصد داشته به قیصریه نقل مکان کند، اما پلیس از او برای اجازه این کار ۲۰۰ دلار می‌خواسته که او نداشته است. سرانجام او با قرض گرفتن از پناهجویان تازه وارد توانسته به قیصریه انتقال یابد.
پناهجوی دیگری که درباره او در گزارش "واشنگتن پست" می‌خوانیم، مهرداد عشقی (۴۰ ساله) است، که خواننده رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود. عشقی در زمان انتخابات طرفدار میرحسین موسوی بوده و حاضر به شرکت در تبلیغات انتخاباتی احمدی‌نژاد نشده، و برای همین تهدیدش کردند. وی می‌گوید، خانه و رفت و آمدهایش زیر نظر ماموران اطلاعاتی بوده است و وضع را مدام خطرناکتر می‌دیده: «آدم نمی‌داند، ممکن بود بلایی سر من بیاورند. آنها حاضرند به هر قیمتی جمهوری اسلامی را حفظ کنند.»
عشقی که به عنوان خواننده، خطاط، نقاش و آهنگساز از زندگی مرفهی در ایران بهره‌مند بوده ،می‌گوید که در ایران بهترین وضع را داشته و اینک در ترکیه آدمی عادی است. او هم مثل پناهجویان دیگر می‌گوید که دولت ترکیه جلوی هر گونه فعالیت سیاسی پناهجویان را در خاک خود می‌گیرد. از جمله مقامات ترک بنام حفظ جان او جلوی برگزاری نمایشگاهی از نقاشیهای او را گرفته‌اند
فعالیت جاسوسان حکومت و جلوگیری از فعالیت پناهجویان
"واشنگتن پست" به روابط نزدیک ایران و ترکیه اشاره کرده‌، می‌نویسد که ایران مهمترین تامین‌کننده گاز طبیعی ترکیه است و دو کشور در حال گسترش روابط تجاری خود تا حد ۱۰ میلیارد دلار در سال هستند.
رئیس پلیس قیصریه گفته است که هر محدودیتی در مورد ایرانیان، از جمله اینکه نباید با روزنامه‌نگاران حرف بزنند، برای حفظ جان آنان است.
اما شهرزاد فرامرزی می‌نویسد، برخی از پناهجویان شکایت دارند از اینکه مدام توسط جاسوس‌ها و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، تلفنی یا حتی فیزیکی، مورد حمله و تهدید قرار می‌گیرند. به گفته سازمانهای حقوق بشر، جاسوسهای جمهوری اسلامی سعی در نفوذ در میان پناهجویان و ایجاد جو سوء ظن و عدم اعتماد در میان آنان دارند.
یکی از کسانی که کمی پس از انتخابات از ایران گریخته، می‌گوید که او و خانواده‌اش می‌کوشند تماسی با دیگر ایرانیان نداشته باشند. او می‌افزاید که به دیگر ایرانیان اعتمادی ندارد و سعی کرده آپارتمانی به دور از ایرانیان دیگر برای خود و خانواده‌اش بیابد. وی که بارها به خاطر شرکت در حرکتهای اعتراضی در ایران دستگیر شده، می‌گوید که در زندان شکنجه شده است. وی از عوارض شکنجه بر جسم و روحش برای خبرنگار "واشنگتن پست" می‌گوید. او امیدوار است بتواند در محل جدید زندگی‌اش به آرامش دست یابد.
«زندگی و فعالیت را از سرگیریم!»
خانمی دیگر در مصاحبه با "واشنگتن پست" می‌گوید که تمرکز اصلی خود را روی شروع زندگی جدید در ترکیه گذاشته است. مهمترین چیز برای او از جمله این است که دختر ۶ ساله اش بتواند به زودی وارد مدرسه شود. او می‌گوید: «من در حال زندگی می کنم. نه به گذشته فکر می‌کنم و نه راجع به آینده خودم را نگران می‌کنم. اینجا آرام است. در ایران ما روزی بیست بار تقریبا دچار حمله قلبی می‌شدیم. هربار می‌آمدند در خانه‌مان ما را ببرند.»
آیدا سعادت، فعال حقوق زنان هم به حال می‌نگرد. او می‌خواهد با وجود همه موانع، فعالیت خود را در تبعید ادامه دهد. سعادت می‌گوید: «من مهاجر نیستم. آمده‌ام اینجا تا به کارم ادامه دهم.»
دویچه وله